خآکستری نوشت های گیله دختر

ساخت وبلاگ
"ادامه مطلب خصوصی است"

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 221 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 23:33

نمیدانم از تصمیمی که مدت ها پیش گرفتم چقدر میگذرد؟!یک سال یا شاید هم کمتر ... اما همین که بر تصمیمم این همه مدت پافشاری میکنم و روی برنگرداندم باعث شگفتی و خوشحالیِ نامبرده است. عوض شده ام ... اینرا هم خودم متوجه شدم.پلی لیستم دیگر جایی برای ترَک های قدیمی ندارد و پر شده از آهنگ های "تام اُدِل" و "اَدِل" و گاهی هم "لوئی آرمسترانگ" ... دیگر سراغ نقاشی نمیروم ... تا جایی که میدانم حدود دو سال است :) عکاسی را بیشتر دوست دارم .. حالـا با دقت و علـاقه ی بیشتری ناخن هایم را سوهان میکشم و حرکاتم ظریف تر شده ولی هنوز هم در مدرسه همان دیوانه ی همیشگی اَم :) با اشتیاق کلمات را با لهجه ی بریتیش تکرار و تمرین میکنم و میروم که آینده را آنطور که میخواهم و باید باشد بسازم. خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 196 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 23:33

توماس اندرسون وقتی "You can win if you want" را میخواند فقط یک هندزفری و خیابانِ پرُ تردد و شب های غربت کم است ...

خصوصاً آنجا که میگوید:‌ "You are miles and miles from your home ... but you're never gonna phone your home"

 

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 23:33

حدود چهل دقیقه دیگر میرود ... دختر داییِ جانم را میگویم ...

 

دیشب با وجود بارون ... روز تولدش،همراهیش کردم /.

رفتیم بلوار ... پرنده هم پر نمیزد ... یه پدر و پسر برای ماهی گیری توی اسکله بودن و پیرمردی که فرو رفته توی کتش و لم داده روی نیمکت خیس،رادیو گوش میکرد و به رو به رو خیره شده بود ...

سلفی های مسخره و بادگاری و خدافظی تا 4 ماه دیگه ...

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 245 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 8:06

هوای اینجا دیگه داره حال بِهَم زن میشه -ــ-

یک هقته ی کاملـاً بارونی!

دخترداییم بعد از چند سال اومده اینجا ولی نمیتونم باهاش برم بیرون :/

از اون روزی که رفتیم فرودگاه دنبالش تا به الـان داره میباره!هر چیزی حدی داره دیگه ..

بخدا بارون برای ما سینگِلـا "اصلـاً" جالب نیست!!

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 230 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 22:47

همیشه عادت دارم هرشب "بدون استثنا" قبل از خواب کتاب بخونم ؛
جدیداً هم شروع کردم به داستان های کوتاهی که جی.کی.رولینگ توی سایت پاترمور گذاشته..
کتابِ امشبم اسمش "بیدلِ قصه گو"ـئه /.

خیلی وقته هم فیلم ندیدم عذاب وجدان دارم :/

به طرفدارانِ هری پاتر بشدت توصیه میشود: [فشار]

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 234 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 22:47

میتوانم با آهنگِ لبخندِ مهستی گریه کنم؟!

یا حتی بخاطر پروفسور اسنیپ؟

شاید به بهانه ی دلتنگی های فراموش شده ..

دلم بی بهانه گریه میخواهد ...

خآکستری نوشت های گیله دختر...
ما را در سایت خآکستری نوشت های گیله دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ixo-memories-xoe بازدید : 263 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 22:47